5
سه شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
_
این روزها کم کم حالم رو به بهبود بود-از نظر روحی-با اومدن برف خیلی بهتر شدم.. دلم چقدر تنگ شده بود!
امروز با خواهری داشتیم میرفتیم کافه
من گفتم :به نظرت درخت ها میبینن.
گفت:نه..فکر نکنم.اونا حس میکنن!
من:آها بعنی مثلا صدای آهنگ و نمیشنون اما موجش و میگیررن..همینطور حرف زدن ماهارو...؟
گفت:آره مثلا ما از کنار این درخت ها رد میشیم رد شدنمونو حس میکنن
و من با علاقه به درخت هایی که رو برگ های زردشون برف نشسته بود نگاه میکردم و لذت میبردم
گفتم:به نظرت نگاهشون میکنیم میفهمن؟
گفت:آره..دیدی ما سنگینی نگاه و حس میکنیم؟شاید اونجوری...
_
کار ندارم از نظر علمی چقدر اثبات شده و اینا.
اما فکر میکردم به اینکه...:چه خدای خوش ذوقی دارم من...!
_________________
پ.ن:آهنگای این روز هام شده همون آهنگ قدیمیای فریدون:سلا ای بغض تو سینه...سلام ای آه آیینه...هنوزم دوسش دارم و ..
کل آلبومش البته.
+احسان خواجه امیری تااواان...
پ.ن2:دانشگاه رو طی یه حرکت انتحاری تهطیل کردم برای خودم :إ
۹۴/۰۹/۱۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.